کسراکسرا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

کسرا**عشقــــی بی انتهــــــــــا

اولین ملاقات گرم من و پسری

1393/1/20 9:12
نویسنده : مامان یاسی
159 بازدید
اشتراک گذاری

آرام جانم

کسرا جانم، لحظه ای که از ریکاوری منو به بخش منتقل کردن تو اتاق شما تو بغل مامان جونی بودی و مادر (مامان بابایی)هم کنارت بودن تا منو دیدن بهم تبریک گفتن و خانم پرستار شما رو آورد پیش من و نحوه ی صحیح شیر دادن رو آموزش داد بعد واسه اولین بار من شیر خوردن شمارو حس کردم

وای که چه حس زیبایی بود****

وقتی که اونقدر محکم و تند تند شیر میخوردی بهترین لحظه زندگیم بود اینکه من و تو اینقدر بهم نزدیک بودیم ماچو حالا دیگه هیچ چیزی ما رو از هم جدا نمیکردقلب

چند لحظه ای گذشت که بعدش باباسعیدهم اومد پیشمونو در حالیکه میخندید و خوشحالی از چشماش می بارید منو شما رو بوسید  مژهو ازمون عکس گرفت و باباجونی هم جعبه شیرینی دستش بود و به همه تعارف میکرد عمه فروغ جونت هم اومد پیشت و کلی ذوقت کردن بعدشم مادربزرگی اومد و تا شب کنارمون موند تا مامان جونی بره استراحت کنه و تجدید قوا کنه واسه شب که بیاد پیشمون بمونهچشمک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

saghar
17 فروردین 93 9:17
dooste azizaaaaaam , khaili barat khoshhalam , omidvaram hamishe khodet va pesare golet va hamsaret salem bashiiiin khaili delam barat tang shodeee , webloget khaili zibast vaghti mikhoondam ashk too chesham jam shod
مامان یاسی
پاسخ
فدات شم ساغر جونمممنون به خاطر این همه لطفی که داری عزیزم